دخترانه هایم

بعد از یه مدت زیاد برگشتم با کلی اتفاقات باورنکردنی و البته جالب...

خداروشکر که اون قضیه نشد و الان عشق دل دارم که با دنیا عوضش نمیکنم.... 

بعضی وقتا با اتفاقایی که میوفته قشنگ میفهمی که خدا واست چیز بهتری در نظر گرفته...

و این فعلا برای من ثابت شده است...

۶ ماه خیلی خوبی رو پشت سر گذاشتم... کاش همیشه همینطور خوب بمونه....

دخترانه هایم...

امروز دومين باره اومدم اينجا…چقدر منتظرشم و چقدر دلم ميخواد معجزه بشه… خيلى وقتا ميگم خدايا تو كه برات كارى نداره كن فيكون ميكنى هروقت كه اراده كنى… خب اين قضيه رو هم اراده كن و كامل درستش كن واسم :(چقدر دلتنگشم واقعاً. ولى همونقدرم نميخوام فعلاً ببينمش. احساس ميكنم بعد از اون هيجان و جسارت ديشب يه زنگ تفريح طووووولانى نياز دارم كه به خودم بيام… خيلى ميترسم… خدا ميدونه چقدر ميترسم از اينكه بعداً بيام به خودم بگم تو كه ميدونستى اينطورى ميشه پس چرا الكى تو توهماى خودت زندگى كردى:(از يه طرف ديگه هم ميگم من خدارو دارم شايد دلش برام بسوزه و يه معجزه بزرگ كنه برام مثل ديشب كه يه حال اساسى بهم داد:(خدايا فقط خودت ميتونى به دادم برسى…… دخترانه هایم...ادامه مطلب

بعد از یک غیبت طولانی برگشته و با دلی گرفته پست گذاشته و سپس در افق محو شده و خدا داند تا کی!!

ای کاش ما آدما ایتقدر تنها نبودیم... در اصل ظاهراً تنها نیستیم اما باطناً شدیداً تنهاییم...

دلم واسش بازم تنگ شده مخصوصاً تو این روزا... دلتنگم و با هیچکسم میل سخن نیست.....

تامااااامممم....

 

دخترانه هایم...

سلام....خب من باز غیبم زد ولی دوباره برگشتم...بعد از اون فاجعه ی برگشت یک شخص بی وفا و جفتک پروندنم، ترجیح دادم یکم محو بشم...البته مینوشتم اما تو دفترم...البته همش به خاطر اون نبود... خودمم کار و بار دخترانه هایم...ادامه مطلب

علیک...

من باز تعطیل شدم که بیام اینجا و پشت سر هم ناله کنم...

دلم خیلی گرفته از دیشب...

نمیدونم باز چرا یاد اون افتادم، افتضاح شده اوضاع....

واقعاً کسل و افسرده شدم... حس تنهایی و دلتنگی داره خفم میکنه..:(

شیطونه میگه رمز بذار برای پستات و برو تو خودت اما نمیخوام بشم مثل قبل چون تازه خوب شده بودم....

خیلی تنهام.....

همین....

دخترانه هایم...

خودم میدونم زیاده روی کردم...قبلنا اگر ازم می پرسیدن که آیا حاضری به خاطر کسی که دوسش داری و دوست داره از هرچیزی مثل عروسی گرفتن و مسافرت و خوشی ها و راحت های دیگه ات بزنی جوابم قطعاً یه بــــــــــــ دخترانه هایم...ادامه مطلب

خب اصلاً چی شد که اومدم بنویسم باز بعد از ۲ سال؟راستش الان رفتم توییتر دیدم یکی نوشته وبلاگ داشتین؟ اگر آره اسمش و بنویسید...منم اصلاً اسم وبلاگم یادم نبود کهاومدم تو لپتاپ نگاه کردم  دیدم  عــــــــه دخترانه هایم...ادامه مطلب

این چه شب جمعه ای هست که من دارم؟؟؟؟؟از صبح کلی برنامه ریختم که شب برم بیرون اما تا به مامانم گفتم داد و بیداد که من خستم و حوصله ندارمواقعاً چه گناهی کردم که تک بدنیا اومدم؟؟؟؟نه یه خواهری نه چیزیکلا دخترانه هایم...ادامه مطلب

چقدر زندگیم خسته کننده شدهیعنی تا هیجان دارم واسه یه کاری زود میزنن تو ذوقماصلاً نمیدونم باید کجا فرار کنم از دست این آدماخسته شدم دلم میخواد برم یه جایی که تنهای تنها باشمدلم گرفته... اونم که من و حس دخترانه هایم...ادامه مطلب

خب فردا میریم که داشته بااااااشیم روز اول کلینیک هاروخدایا خودت بخیر کننمیدرنم چرا هروقت میام اینجا به طرز فجیحی یادش میوفتمشاید به خاطر اینه که دوتامون وبلاگ داشتیم یه مدت...اما خوشحالم که آدرس این ی دخترانه هایم...ادامه مطلب